درون من

ادبیات

درون من

ادبیات

خیال

باور نداشتم آمدنش را
پنجره ها لرزیدند
ومن روبرگرداندم...
درباز بود
و پنجره ها نیز
...
خیالی بود که گذشت
پنجره را بستم
ودر رانیز هم
...
دیگر حتی منتظر شب هم نیستم
....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد