درون من

ادبیات

درون من

ادبیات

غریب


وقتی نیامدی
پنجره را بستم
دیگر نه ماه را می خواهم
نه بوی شب بو را
و نه پستویی که بوی تن مان را می داد
شهر پر است
از پنجره هایی 
که ماه را
و شب بو را 
زندانی کرده اند
و پستوهاشان بوی غربت می دهد


25 تیر

نظرات 1 + ارسال نظر
الهام دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:48 ب.ظ http://marysairus.blogspot.com/

دلی که غیب نمایست و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد