این شعر رو چند ماه پیش در جواب کاوه براش گفتم
بامزه شده :
دررا گشودی اندکی
با انتهای فندکی
غم پشت در ، من پشت او
مشغول نان سنگکی
تا آمدم سربرکشم
هل داد من را چندکی
گشتم ولو روی زمین
درزیر پایش چون ککی
امشب نشد جان دلم
مشغول بودی با دلت
خواهم زدن شامی دگر
برساز جانت زخمکی
اما مکن ا ز من گله
ای جان قوربان ، تی فادا
من چای داغ دارجیلینگ
تو بستنی ، تو یخمکی
ازمن بکن دوری پسر
گر بال پروازت رواست
دارم خطر بر جان تو
من آنتی هکم ، تو هکی
سلام ؛ وبلاگ قشنگی دارین امیدوارم با به روز کردن مداوم روز به روز بر قشنگیه وبلاگتون اضافه کنین.خوشحالم میکنی نظرتونو در مورد وبلاگم بدونم.
موفق باشین.
سلام دوست عزیز
مرسی که به من سر زدید . وبلاگتون خیلی مقید و جالبه . بتهون سر خواهم زد.
چه با نمک بود.
مرسی
بهار داره میاد و جای تو خالیه
درخت بادام پارک شکوفه داده
گلای ... کلاغ در اومدن
گلفروشه پامچال آورده
همه مشغول خونه تکونین
نیستی که...
این دنیای مجازی هم کارش داغ به دل گذاشتنه
ماچ
بوس
عزیز دل
دلم برای همه ی اینها تنگه . قربون تهران و جوهای آب پراز آشغالش .
قربون گل فروشه و پامچالهاش . و کلاغها... آّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّه ه ه ه ه ه ه !
جای منو همه جا خالی کن محصوصاْهرجا خوشی که امیدوارم همیشه باشی.
بوس و بغل و عشق زیاد .
آمدم اینجا، بعد ِ مدت ها، اله بختکی
دانه ای از شعر و ادب برچیدم، بسان مرغکی
با این شعر قشنگ و زیبا و دلنشین
پر زد، پرندهِ خیال، بسانِ پرندکی
شاد و پیروز باشید همیشه دوستان
که شاد می روم زینجا، بیش زِ اندکی
فریدون
سلام فریدون عزیز
مرا ببخشید که یادداشت محبت آمیرتون رو زودتر پاسخ ندادم . مدتها بود به خانه ام سر نزده بودم . قدم رنجه فرمودید و افتخار دادید.
سلام سهیلا جان
پبامت رو در پرواز پروانه دیدم و فهمیدم هنوز هر از گاهی به اینجا سر می زنی که همین هم غنیمت است و اگر می دونستم حتمن زودتر می آمدم. دلم برای بودنت تنگ شده و امیدوارم هر جا هستی شاد باشی.
شهرزاد جان سلام عزیزم
چقدراز شنیدن صدای مهربونت خوشحالم . امیدوارم خوب و خوش باشی گلم . پروانه منو دعوا میکنه که کم سر میزنم و من خیلی شرمنده هستم . اما دلم باهاتونه.